سرخط خبرها

یادی از عبدالجواد جودی‌خراسانی، شاعر آیینی که سروده‌های او هنوز هم زمزمه ذاکران اهل‌بیت(ع) است| کند حسین به روز جزا شفاعت «جودى»

  • کد خبر: ۱۸۲۷۲۹
  • ۱۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰
یادی از عبدالجواد جودی‌خراسانی، شاعر آیینی که سروده‌های او هنوز هم زمزمه ذاکران اهل‌بیت(ع) است| کند حسین به روز جزا شفاعت «جودى»
میرزاعبدالجواد تمام همتش را به سرودن اشعار در مراثی اهل‌بیت (ع) مصروف داشته و به مدح این و آن نپرداخته است، حال آنکه با طبع غرا و خدادادی که داشته، در ردیف شریف‌ترین و بزرگ‌ترین شاعران عصر خود بوده است.

شهرآرانیوز؛ «آن دم بریدم از زندگی دل/که آمد به مسلخ، شمر سیه‌دل/او می‌دوید و من می‌دویدم/او سوی مقتل، من سوی قاتل»

هرکدام از ما بار‌ها این ابیات سوزناک را از زبان مداحان اهل‌بیت (ع) شنیده‌ایم؛ ابیاتی که به‌نوعی زبان حال حضرت زینب (س) در روز عاشوراست. حدود بیست سال پیش نیز کویتی‌پور، از هنرمندان شناخته‌شده کشور، این اشعار را با ملودی حزن‌آور خواند و نوارکاست‌های این اجرا در بین مردم دست‌به‌دست می‌شد. شاید برای خیلی‌ها این سؤال پیش آمده باشد که شاعر این اشعار کیست.

شاعر این مرثیه بیش از ۱۵۰ سال پیش، در یکی از روستا‌های خوش‌آب‌وهوای اطراف مشهد زندگی می‌کرد. خیلی از کسانی که به طرقبه رفته‌اند، حتما در مسیر از روستای عنبران عبور کرده‌اند. این ابیات، سروده قنادی از روستای عنبران است.

قناد خوش‌قریحه

میرزاعبدالجواد در نیمه دوم قرن ۱۲ خورشیدی در روستای عنبران متولد شد. از سال‌های زندگی او اطلاع زیادی در دست نیست، اما می‌دانیم که پس از گذشت سال‌ها به مشهد آمد و دکان قنادی راه انداخت. مغازه او در نزدیکی سه‌راه بازار سرشور مشهد قرار داشت. همه مردم، جودی را به اخلاص تمام‌عیارش به اهل‌بیت (ع) به‌ویژه امام‌حسین (ع) می‌شناختند. او از راه دکان قنادی که داشت، زندگی‌اش را می‌چرخاند و در طول عمر هیچ‌وقت شعری در مدح کسی جز اهل‌بیت پیامبر (ص) نگفت.

قنادی و خانه جودی، محل آمدوشد مرثیه‌خوانانی بود که برای شنیدن سروده‌های او جمع می‌شدند و از او تقاضا می‌کردند آن‌ها را میهمان سروده‌های تازه‌اش کند.
علی‌اکبر مروج‌الاسلام در کتاب «کرامات رضویه»، در وصف عبدالجواد جودی‌خراسانی می‌نویسد: «میرزای جودی، اخلاصی تمام به حضرت سیدالشهدا (ع) داشته و گویا اشعار خود را با اشک چشم، می‌سروده و ثبت می‌کرده است. این است که مراثی او اثر تمامی در دل دوستان دارد».

دیوان جودی

جودی تمام همتش را به سرودن اشعار در مراثی اهل‌بیت (ع) مصروف داشته و به مدح این و آن نپرداخته است، حال آنکه با طبع غرا و خدادادی که داشته، در ردیف شریف‌ترین و بزرگ‌ترین شاعران عصر خود بوده است. او شاعری قانع بود و چنان‌که اشاره شد، از حرفه قنادی روزگار می‌گذرانید و چشم‌داشتی به معین‌الدوله‌ها و امین‌السلطنه‌ها و امثال این‌ها که هر شخصیت علمی و ادبی را به وسایل مختلف به‌سوی خود جلب می‌کردند، نداشت.

مرثیه‌های جودی درمیان مردم خراسان، شور و هیجانی به‌پا می‌کرد و کوچک و بزرگ، آن‌ها را می‌خواندند و حفظ می‌کردند و به خاطر می‌سپردند. دیوان مرثیه او در آن روزگار، چهره تازه‌ای را به مرثیه‌سرایی داده بود و مداحان اهل‌بیت (ع) از سروده‌های او استقبال گرمی می‌کردند و اشعار او را در هر فرصتی می‌خواندند و مجالس حسینی را به هر صورتی که معمول بود، به نام او جلوه خاصی می‌بخشیدند.

اشتغال جودی به مرثیه‌سرایی و عامه‌پسند بودن اشعارش، باعث شد فضلا و خواص به شعر او تمایلی نداشته باشند؛ چنان که عبدالجواد ادیب‌نیشابوری درباره وی گفته است‌: «یاللأسف که جودی جنبه مرثیه‌سرایی‌اش، شهره شد و مقام ادبی او را پوشانید».

قصاید او بیشتر در مدح پیامبر (ص)، امام‌حسین (ع)، میلاد امام‌علی (ع) و نیز عید غدیر است. قصیده هفت کوکب وی در مدح و منقبت رسول اکرم (ص)، معروف است. گفتنی است بیشتر قصاید مدحی او به رثای خاندان پیامبر ختم می‌شود. وی حتی در پایان قصایدی که به مناسبت میلاد حضرت علی (ع) و عید غدیر سروده، مرثیه‌سرایی کرده است.

در بخشی از دیوان جودی به نام «از مدینه تا مدینه»، وقایع قیام امام‌حسین (ع) با زبان شعر لحظه به لحظه تصویر شده است. ترسیم وقایع کربلا از ظهر عاشورا و در آستانه شهادت امام‌حسین (ع)، از نمونه‌های برجسته در دیوان جودی است که به پاره‌ای از جزئیات مرتبط با شهادت حضرت و گفتگو‌های ردوبدل‌شده در آن میان پرداخته و صحنه‌سازی‌هایی را مستند به زبان حال حضرت زینب (س) در اشعارش منعکس کرده است. قصیده با این ابیات شروع می‌شود:

دید، چون زینب محزون که زمین می‌لرزد/ شط به موج آمده و ماء مَعین می‌لرزد
مانده از کار فلک، عرش برین می‌لرزد/ مانده ز اوراد ملک روح‌الامین می‌لرزد
شد سراسیمه و، چون رعد در افغان آمد/ موکَنان مویه‌کنان جانب میدان آمد

مقام ادبی «جودی»

میرزاعبدالجواد به‌دلیل اشعار جانگدازش در مرثیه امام‌حسین (ع)، شهرت زیادی درمیان مردم پیدا کرده بود. سروده‌های او نه‌تن‌ها در مشهد بلکه در کل ایران پخش شده بود و ذاکران اهل‌بیت (ع)، اشعار او را بر زبان جاری می‌کردند. اما باید گفت جودی‌خراسانی جایگاه مهمی درمیان اهل ادب آن دوره داشته است.

عبدالحمید اشراق‌خاوری در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، یادداشتی کوتاه برای معرفی جودی در مجله ارمغان نوشته است. او در ابتدای یادداشتش به نکته‌ای اشاره می‌کند که نشان از شهرت زیاد جودی درمیان ادبا و مردم آن زمان داشته است. وی می‌نویسد: «جودی را در میان عامه، شهرتی بسزا و اشتهاری بی‌منتهاست؛ چنان‌که بادی و حاضر و مقیم و مسافر، تمجید وی می‌کنند و توصیف او نمایند؛ زیرا کتابی در مرثیه پرداخته و شور و غلغله در جامعه عامه، بدین‌وسیله انداخته تا بدان حد که کتاب وی دردسترس صغار و کبار است».

ادیب‌نیشابوری داستان جالبی از جودی نقل می‌کند که روزی دلبری رعنا و شوخی زیبا برای خرید قند، نزد جودی می‌آید و دو قران از او قند نسیه می‌کند. جودی پس از دوسه روز در مطالبه وجه خود، این دو شعر را برای او می‌فرستد:

قیمت قند من‌ای ترک شکرخوار بده/ چاره جز دادن آن نیست به‌ناچار بده!
من نگویم که تو آن وجه بده بار دهی/ دو هزار از تو طلب دارم یک‌بار بده!

نسخه‌های چاپی دیوان او

دیوان جودی‌خراسانی بار‌ها به چاپ رسیده است. نخستین بار در سال ۱۲۹۹قمری به دستور ناصرالدین‌شاه و به همت میرزاسعیدخان مؤتمن‌الملک، نیابت تولیت آستان قدس، در چاپخانه سنگی آستان قدس، به خط میرزاشفیع اعتمادالتولیه، چاپ شد و در ۱۳۰۳قمری در مشهد تجدید چاپ گردید. دیوان جودی در ۱۶۰صفحه در ۱۳۱۰ و ۱۳۷۲خورشیدی در تهران به چاپ رسیده است.

اشعار وی در اوزان و قالب‌های متعدد و متنوع، سروده شده است و همراه آیات و قصص قرآنی، احادیث و روایات به‌صورت تلمیح و اقتباس و ترجمه در اشعار وی به‌کار رفته است. قسمت اعظم اشعار جودی درباره واقعه کربلا و پیامد‌های آن است که با نام «از مدینه تا مدینه»، دویست صفحه از دیوان او را دربر می‌گیرد.

دیوان جودی شامل حدود ۳ هزار بیت است و بار‌ها به چاپ رسیده است. شاعر در بخش «از مدینه تا مدینه»، بی‌وفایی مردم کوفه، ستمگری فرماندهان و سپاهیان لشکر یزید، شهادت و مظلومیت حسین (ع) و برادران و فرزندان و اصحاب او، رنج زنان و کودکان در اسارت و سرانجام بازگشت آن‌ها به مدینه را به تصویر می‌کشد و می‌توان آن را مقتلی منظوم به‌حساب آورد. نگاه شاعر به واقعه عاشورا، نگاهی بینابین است و وی گاهی با مفاهیم عرفانی به رثای امام‌حسین (ع) می‌پردازد.

درون‌مایه اشعار جودی

اشعار جودی از آشنایی سراینده آن‌ها با دیوان‌های شعر فارسی حکایت می‌کند. لغات و ترکیبات به‌کاررفته و همچنین طبع‌آزمایی شاعر در اوزان مختلف شعری، حاصل مطالعه و آشنایی وی با ادبیات فارسی است. بعضی اسطوره‌های ایرانی نظیر رستم و زال در شعر او نمودی خاص دارند.

جودی از دو استاد بزرگ شعر فارسی، یعنی حافظ و سعدی، با چیره‌دستی پیروی کرده است. نخستین قصیده دیوان او به نام «نخستین تجلی حق»، تقلیدی از قصیده معروف سعدی به مطلع «ماه فروماند از جمال محمد» است. همچنین اشاره فراوان وی به داستان پیامبرانی همچون ابراهیم (ع)، موسى (ع)، نوح (ع)، سلیمان (ع)، خضر (ع)، یوسف (ع)، عیسى (ع) و محمد (ص) (ص۴۴-۴۷) و نیز ذکر نام فرشتگانی، چون جبرئیل، اسرافیل و میکائیل (ص۶۲) و استفاده از احادیث و آیات مختلف قرآن، نشان‌دهنده آشنایی وی با ادبیات قرآنی است. ترکیبات فلسفی و عرفانی نظیر صادر اول، عقل مجرد، نور محض و وحدت وجود نیز، آشنایی وی را با مباحث فلسفی بیان می‌کند.

جودی‌خراسانی در سال ۱۳۰۲ قمری، چشم از جهان فروبست. میرزاعباسعلی اخترطوسی، یکی از دوستان و نزدیکان جودی و از شاعران شناخته‌شده آن دوره، قطعه‌ای در مرثیه و ماده‌تاریخ وفات او سروده و در ضمن آن به برخی احوال و اخلاق او اشاره کرده است. قبر او در اتاقی مجاور قبر شیخ‌بهایی در صحن آزادی قرار دارد. تا سال‌ها پیش، بر سردر این اتاق، بیت شعری با این مضمون حک شده بود که:

بعد مردن گر شکافی قبر جودی را ببینی/ سر به زانوی مصیبت تا صف محشر نشسته

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->